مرگ و ميانساليِ؛ پند گير از گذشتن دگران

... مايه پند و الهام ديگرانند. مرگ ... از ريشه «عبور» و گذشتن ... پند گير از مصايب دگران ...

... عالم بعد از مرگ و اهل آن ... محاسبه و اندازه گير ي هاي ... عمل را در گذشتن از صراط ...

آن گاه كه هم خويشتن ، مرا از هم دگران باز داشت و راى ... و براى گذشتن ... و از مرگ نرهى ...

مرگ و ميانساليِ؛ پند گير از گذشتن دگران; بدترين‌ و ... نمازخوان و روزه‌گير باشد و ...

اين پندنامه پدرى است به مرگ نزديك و به پيروزى ... مرا از هم دگران باز داشت و راى ... پند من نيك ...

پند نامه امام على ... جهان ، و براى گذشتن آورده ... آن ، و به ياد آنچه پس از مرگ به آن در ...

آن گاه كه هم خويشتن ، مرا از هم دگران باز داشت و راي ... دل به پند زنده دار و با ... و از مرگ نرهي ...

... ديدم سكوت زجر بود و مرگ بود و ماتم و زندان ... يافتن! و زمان ... پس از گذشتن. ... با دگران ...

پند نامه ... مرگ نزديك و به پيروزى زمانه معترف ، و زندگى از او روى گردانيد و به . روزگار گردن ...

من آنچه شرط بلاغ است با تو مى‏گويم تو خواه از سخنم پند گير و خواه ... و دگران واى به حال ... از ...

آن گاه كه هم خويشتن ، مرا از هم دگران باز داشت و راى ... دل به پند زنده دار و با دل ... و از مرگ ...

... بخش کرده ترس از مرگ و از دست دادن ... به گذشتن از ... بيش از دگران اميد و بيم بسته ...

مثل گذشتن از پل صراط ... يک سبد درد ، يک گلدان مرگ ، و لباسي ... در عشق توام مرا پند چه سود ...

نترسيدن از مرگ و ... از گذشتن از توقف ... السلام تنگ و سخت گير و او را از بيابانى ...

از آن جمله «مرگ از ... با اين همه، از نزاع و صلح همواره صلح را برمي‏گزيند و پند ... بهر دگران ...

آنچه در سؤال مذکور آمده است، حديثي است از امام صادق و امام باقر (ع)، که مضمون آن چنين است:

تولد و مرگ اجتناب ... ده و اگر جواني پند گير ... پاک و مهربان بيش از دگران اميد و بيم ...

اين بيماري همواره از علل عمده مرگ و مير ... آنچه آموخته ام بر دگران ... از دنيا روزه گير! و ...

... مى‏آورد و مرگ از سايه ... و خيلى بيش از دگران تحت ... معنى گذشتن از چيزى ...

هدف،اين گذشتن از ... سردي مرگ و ... چهل سال پيش كه اصلا ميوه گير نميومد؛البته انجير و سنجد و ...

... به روز مرا به مفهومِ مرگ و زندگي ... ما را به اميدِ دگران ... گذشتنِ از آن نيست ...

فارغ از نيک و بد و مرگ و حيات. پس از آن نيز نفهميدم ... شمع راه دگران گردم و با ... پند نيکان ...

... ( زيرا کسي که پند نمي شنود و از تجربه و ... و بد و مرگ و حيات. پس از آن ... دگران گردم و ...

... باخت اونه که تويه چهار ديواري سيماني با دستاي بسته گير بيافتي و ... و پس از مرگ ... و پند مقلد ...

بـر گير مى، تـو ... فارغ از نيک و بد و مرگ ... اي هنرمندانه به پند و اندرز و شرح پريشاني ...

در هر روز عاشقان فراواني به آن سرزمين قدم گذاشته و از ... مرگ بودن و مهمتر از ... دگران پـند ...

... كسى است كه مرگ و ... مايه پند و عبرت قرار ... خوب گذشتن از حدّ است، و اگر از ...

انسان غم آلوده مصائب دنيا، خسته و فرسوده از گذشتن هزاران پستى و ... از مرگ و خلق نوين ... از پند ...

آن گاه كه هم خويشتن ، مرا از هم دگران باز داشت و ... و از آن پيشى كه مرگ ... از پند من ...

... ( پند و امثال )) . ... و نترسيم از مرگ ... از جدار آين? خويش،گذشتن ...

وقتي ديدم پاي مرگ و زندگي ... پند سوم خرگوش از ... آنها براي گذشتن از سد مشكلات و موانع ...

• Last updated: 3/11/2006 ·
• 250 posts ·
• First post: 3/11/2006

از کجا و از که خبر آوردي؟ ... خب مي دوني گوش نمي دم به پند و حرفاي ... ديگه ديره براي از تو گذشتن ...

پس از گذشتن تاريخ ... گريه ام از ترس مرگ و ... مردگان را دفن نموديد اما از آنها عبرت و پند ...

فارغ از نيک و بد و مرگ و ... از پند و موعظه ... زودرنج ، گوشه گير و ... . هر كدوم از اين بچه ها ...

... عوامل خارجي مرگ و مير ... با گذشتن از ... از فرمان شاه ، به مرگ و نابودي ختم ...

آن گاه كه هم خويشتن ، مرا از هم دگران باز داشت و راى ... دل به پند زنده دار و با دل ... و از مرگ ...

... «رسائل‌ جهان‌گير و اشعار ... از آن تاريخ، و از زمان مرگ هدايت ... يا ابن يمين از پند و ...

ـ پس از گذشتن يك سوم از شب ... و آنگاه مردم را پند داد و با آنان از مرگ خويش سخن گفت ...

تو بمان و دگران واي بحال ... نه روي سخن گفتن و نه پاي گذشتن ... شادي مکن از ماندن و شيون مکن از مرگ

و از نشانه ها ... مرگ بود و اندر ... سوخته جان، شنو يكي پند. از سر بكش آن سپيد معجر ...

... عمر اين مرغ بعد از مرگ ... و صبر مرگ كرديم. 2) از پــا ... جست از كمان. 4) بس پند كه ...

... در حال گذشتن از آذربايجان ... مرگ و زمستان ... تنهاي شبم و... زندگي و مرگ يكي از ...

مردم ميرن پي ماجرا ميبينن دسته ترکها تو کوچه بن بست گير ... و از زندگي ... از مرگ باز هم ...

به مرگ دگران تا چند رنجه ... تو بود دروغ و ترفند. پند از حكما پذير ... دست همه گير و خاك ...

مرگ و مير، مردار ... و از روايات يوناني ... قصه ها بدان گويش بازگو شده و مي شود، پند و اندرزهايي ...

درصد مرگ و مير كساني كه ... و به خودم گير دادم و يقه ي ... افتاد پس از گذشتن از چندين در ...

... «چاهى که معلوم نيست آب دارد يا نه، و از محلى که باران گير باشد ... مرگ، و ثروتى است ... گذشتن ...

... سال دفاع مقدس و پايداري بعد از جنگ تحميلي ... جهاد مي كنند و با گذشتن از همه تعلقات ...

از مرگ مينديش و غمِ رزق ... جلوه‌ي سر و تو ديديم و زمين‌گير شديم ... آن که ديگري از تو پند ...

و از رخنه ي ... لحظاتي که براي من، سرشار از ابديت مرگ و ... پيش از آنکه به پند روانم گوش فرا ...